نام دكتر حسين خطيبي براي بسياري از رجال سياسي و همچنين پژوهشگران حوزه ادب فارسي معاصر نامي آشناست. در كار تدريس در دانشگاه ، نخست دانشيار و سپس استاد كرسي سبك شناسي دانشكدة ادبيات دانشگاه تهران شد. پيش از او ملك الشعراي بهار استاد اين كرسي بود و پس از درگذشت بهار كرسي استادي وي به دكتر خطيبي واگذار گرديد.
دكتر خطيبي از باقيماندگان نسلي بود كه بعد از استادان شناخته شده اي چون محمد تقي بهار، بديع الزمان فروزانفر، جلال الدين همايي و نظاير آن به تدريس پرداخت و شاگردان بي شماري، كه هم اكنون هر كدام استادان سرشناسي در داخل و خارج كشور هستند، در كلاس درس او حاضر مي شدند. علاوه بر مسئوليت هاي سياسي و مشاغل مختلفي كه در مدت كما بيش 40 سال به عهده داشت از قبيل معاونت و سپس رياست روزنامه رسمی وابسته به مجلس شوراي ملي، رياست كل دفتر نخست وزير در زمان دكتر محمد مصدق، نمايندگي چهار دوره 21، 22 ، 23 ، 24 مجلس شوراي ملي و نيابت رياست مجلس از 1342 تا 1357 و همچنين مديريت عامل جمعيت شير و خورشيد سرخ ( هلال احمر فعلي)- در مدت بيش از 30 سال- مرتضی رسولی پور ( مصاحبه گر) را بر آن داشت تا طي جلساتي متعدد با او به گفت و گو بنشيند.
بي ترديد اظهارت نامبرده با توجه به حافظه بسيار خوب ، داشتن عمر نسبتاً طولاني ، نكتة سنجي و تأمل در موضوعات متنوع ، كسب تجربه هاي مستقيم در مشاغل و مسئوليت هاي مهم، دقت و احتياط در مشاهدات و سروكار داشتن با رجال سرشناس و مصاحبت با آنان در مدت بيش از نيم قرن در زمينه هاي علمي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي، ذهن و فكر او را چنان پرورده بود كه اظهاراتش مي تواند به تشريح اوضاع سياسي- اجتماعي و روشن ساختن جريان كارها كمك كند. تشريح و توصيف احوال كساني كه به هر تقدير با او در ارتباط بودند و نيز بيان روابطي كه ميان نخست وزيران، وزيران و شخصيت هاي مختلف وجود داشت، بخش معتنابهي از اظهارات او را در بر گرفته است و منبع معتبري از خلقيات و روحيات گوناگون رجال عصر را به دست مي دهد.
وي حالات روحي و دماغي رجال پيشين را چنان پيگيري كرده كه از لابه لاي سخنان او مي توان علاوه بر شناخت منش و روحيات مصاحبه شونده، وقوف كافي او را نسبت به احوال زمانه و جزر و مد آن جست وجو نمود. از اين رو اظهارات نامبرده براي نسل حاضر و نسل هاي آينده مغتنم و عبرت آموز خواهد بود. خواننده محترم از لابه لاي صحبت ها به طور آشكار فرمايشي بودن انتخابات، اطاعت محض و گماردگي بسياري از رجال فن سالار نوخاسته و روند شكل گيري خودكامگي شاه را در مي يابد و با گوشه هايي از شخصيت واقعي چهره هايي همچون جعفر شريف امامي، عبدالله رياضي، اميرعباس هويدا، غلامرضا پهلوي، علينقي سعيد انصاري، شمس و اشرف پهلوي و... آشنا مي شود. با اين همه به ياد مانده هاي او بسيار بيشتر از آن چه در اين مصاحبه مطالعه مي شود، بود و بنابر دلايل و ملاحظات شخصي مايل نبود از آنها ياد كند.
در باب تهیه و تنظیم مجموعه پیش رو:
موضوعات گفت و گو در سه بخش تنظيم يافته است:
1-زندگي علمي همراه با ذكر خاطراتي از استادان /2 - تاريخچه جمعيت شير و خورشيد سرخ ايران و خمات درماني، آموزشي و احداث درمانگاه ها، بيمارستان ها، مراكز توانبخشي و... / 3 - زندگي سياسي
بخش نخست با عنوان «مؤسسات علمي، ادبي و دانشگاه تهران و مشاهير فرهنگي قبل از شهريور 1320 و بعد از آن» در شماره 6 فصلنامه تاريخ معاصر ايران (سال2، تابستان 1377) و بخش هاي دوم و سوم با عنوان « پهلوي دوم از سردرگمي تا خودكامگي» در شمارة7 فصلنامه ياد شده ( سال2، پاييز 1377) درج گرديده است كه در اين كتاب به طور پيوسته و يكجا به خوانندگان محترم ارائه مي شود. گفت و گوها جمعاً به مدت 30 ساعت بوده و در سال 1376 طي 16 جلسه انجام گرفته است. جلسة نخست در منزل نامبرده و مابقي در دفتر واحد تاريخ شفاهي مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر انجام گرفت. مصاحبه شونده در آغاز به شرح دوران كودكي، تحصيلات و زندگي علمي و شرح احوال استادان خودپرداخته و در قسمت هاي بعدي، از چگونگي ورود به مشاغل اداري و نقش دكتر عبدالله معظمي در انتصاب او به معاونت و سپس رياست روزنامه رسمي كشور و مديريت كل دفتر نخست وزير در زمان نخست وزيري دكتر مصدق، حوادث سياسي ، نحوة انتخابات و ورود به مجلس شوراي ملي ،نيابت رياست مجلس در 4 دوره ، چگونگي تصويب لايحه مصونيت قضايي مستشاران آمريكايي ، دوران 13 ساله نخست وزيري هويدا ، خصوصيات رفتاري شاه و بسياري مطالب ديگر سخن گفته است . دكتر خطيبي در 31 شهريور 1380 در اثر ابتلا به سرطان كبد در بيمارستان حجم تهران درگذشت و پيكرش در جوار مقبره امامزاده طاهر در كرج به خاك سپرده شد.