آخرین شاه، آخرین دربار (ده سال پایانی رژیم پهلوی به روایت اسدالله خان علم) - چاپ پنجم
به کوشش: موسی فقیه حقانی
چاپ پنجم: 1397 صفحات: 412
صفحات: 412
من مشغول گفتوگو با رئیس ستاد ارتش اسرائیل بودم و درباره پیشرفت های ایران حرف می زدیم که ناگهان ارتشبد ازهاری مثل خروس بی محل پرید میان حرف ما و گفت: در اینجا هر پیشــرفتی که انجام گرفته یك علت داشــته و آن هم اینکه همه مثل سگ از شاه می ترسند. اگر کسی دستوری را که او داده انجام ندهد حسابش با کرام الکاتبین است. شــاه گفت: «خوب اشکال این حرف چیست؟» ناچار شدم بگویم ترس و وحشت جانشین درستی برای میهن پرستی و انجام وظیفه نیست. شاه گفت: «بازهم نمی دانم کجای حرف او اشــکال داشته،» که به روشــنی منظورش این بود در آینده بهتر است نظریاتم را برای خودم نگاه دارم...
نوشتن نظر جدید